ریاضی را «زبان دنیا» می دانند. ریاضی و علم حساب پایه و اساس درک جهان هستی است و در دنیای مدرن نیز کاربرد بسیاری دارد. هر سازه بشری را که نگاه کنید، ردپای علم حساب را در آن پیدا خواهید کرد. به همین دلیل، ریاضیدانهای بزرگ جهان در پیشرفت علم نقش بسیار مهمی داشته اند و به همین دلیل نام آنها به نیکی در تاریخ ثبت شده است.
فیثاغورث (Pythagoras)
فیثاغورث یکی از بزرگ ترین فیلسوفان و ریاضیدانهای یونانی بوده است. او در سال های۵۶۹-۵۰۰ پیش از میلاد مسیح زندگی می کرد و نخستین کسی بود که توانست اصول پراکندهای را که ریاضیدانان نخستین عمدتا با استقرا و آزمون و خطا کشف کرده بودند، بر پایه اصول و براهین قیاسی بنا کند. فیاغورث از جمله فیلسوفانی است که موجب پیشرفت زیاد ریاضی شد. او کاشف قضیه فیثاغورث است. قضیه فیثاغورس در هندسه، بخشی از صورت کلی قانون کسینوسها در زمانی است که زاویه بین دو خط ۹۰ درجه است. به عبارت دیگر، در یک مثلث قائم الزاویه همواره مجموع توانهای دوم دو ضلع برابر با توان دوم ضلع سوم است.
البته برخی منابع شک دارند که این قضیه را خود فیثاغورث کشف کرده باشد و آن را یکی از شاگردان او یا به Baudhayana نسبت می دهند که 300 سال قبل در هند زندگی می کرده است. اما در نهایت، فیثاغورث را پدر ریاضی جدید می دانند و نام او در تاریخ ثبت شده است.
اندرو وایلز (Andrew Wiles)
تنها ریاضیدان زنده که در زمانه حال زندگی می کند و نام او در میان برترین ها ثبت شده است، اندرو وایلز است. دلیل شهرت او اثبات «قضیه آخر فرما» است. قضیه آخر فرما یکی از مشهورترین قضیههای تاریخ ریاضیات است و می گوید: معادله برای جواب صحیح و غیر صفر ندارد. یعنی اعداد صحیح و غیر صفر و و را نمیتوان یافت که جوابهای معادله فوق باشند. اندرو وایلز استاد دانشگاه پرینستون در سال ۱۹۹۳میلادی با استفاده از نظریه اعداد پیشرفته اثباتی برای این قضیه ارائه کرد که دارای مشکلی بود ولی در سپتامبر ۱۹۹۴ اشکال این راه حل توسط خود وایلز و با همکاری یکی از همکارانش به نام «تیلر» برطرف شد.
وایلز به مدت 7 سال گوشه عزلت و تنهایی گزید تا بتواند این قضیه را ثابت کند. البته پس از انتشار آن، این اثبات ایرادی داشت که او دوباره به مدت یک سال دیگر از همه انسان ها دوری گزید و در خلوت خود با همکاری همکارش «تیلر»، این اشکال را برطرف کرد.
سر اندرو جان وایلز در ۱۱ آوریل سال ۱۹۵۳ میلادی متولد شده است و ریاضی دانِ محقق در دانشگاه آکسفورد است.
ایساک نیوتن و ویلهلم لایبنیتس (Isaac Newton and Wilhelm Leibniz)
این دو ریاضیدان بزرگ را در یک آیتم قرار داده ایم زیرا هر دو مخترع محاسبات دیفرانسیل و انتگرال هستند که همزمان اما کاملا مستقل از هم این علم را کشف کرده اند. ویلهلم لایبنیتس فیلسوف، ریاضیدان و فیزیکدان آلمانی بود و در خلال سال های 1646 تا 1716 میلادی زندگی می کرده است. لایبنیتس در تاریخ ریاضی و فلسفه مقام بالایی دارد. علامتهایی که لایبنیتس در محاسبات دیفرانسیل و انتگرال استفاده میکرده است، هنوز مورد استفاده قرار میگیرند.
تفاوت او با نیوتن این است که در مکانیک کلاسیک، او عقیده داشت فضا و مکان نسبی هستند، در حالی که نیوتون بر مطلق بودن زمان و مکان اصرار میورزید. ایساک (آیزاک) نیوتن فیزیکدان، ریاضیدان، ستاره شناس، فیلسوف و شهروند انگلستان بود و در خلال سال های 1643 تا 1727 میلادی زندگی می کرده است. او در سال 1687 میلادی « اصول ریاضی فلسفه طبیعی» را نوشت و در آن مفهوم گرانش عمومی را مطرح ساخت. از دیگر کارهای مهم او بنیانگذاری حساب دیفرانسیل و انتگرال است. همچنین، نیوتن پس از آزمایشهای دقیق دریافت که نور سفید ترکیبی از تمام رنگهای موجود در رنگینکمان است.
نیوتن یکتاپرست بوده و باور داشته است جهان در سال ۲۰۶۰ میلادی پس از جنگ نیکی و بدی که در آن نیکی به پیروزی میرسد، به پایان میرسد.
لئونارد پیسانو بلگولو(Leonardo Pisano Blgollo)
لئونارد پیسانو بلگولو مقلب به لئوناردو فیبوناتچی نخستین ریاضیدان بزرگ اروپا در قرن سیزدهم است. او در خلال سال های 1170 تا 1250 میلادی می زیسته است و به ریاضیات اسلامی آشنایی کامل داشته است. او از ریاضیدانهای مسلمان همچون خوارزمی، کرجی و ابوکامل الهام و تاثیر گرفته است.
از جمله مهمترین کارهای این ریاضیدان بزرگ، معرفی سیستم اعداد اعشاری به عنوان جایگزینی بسیار کارآمدتر به جای سیستم اعداد رومی است که استفاده از آن از زمان امپراتوری روم رایج بوده است.
لئوناردو به علت بازرگان بودن پدرش به کشورهای بسیاری از جمله مصر و سوریه مسافرت کرد و در طول این سفرها با ریاضیات اسلامی آشنا شد. او به برتری روشهای محاسبه مسلمانان پی برد و پس از بازگشت به زادگاه خود در سال ۱۲۰۲ حاصل آموختههای خود را با نوشتن لیبر آباکی به معنای کتاب حساب منتشر ساخت.
آلن تورینگ (Alan Turing)
آلن ماتیسون تورینگ ریاضیدان، منطقدان و رمزنگار بریتانیایی بود. تورینگ را به عنوان پدر علم محاسبه نوین و هوش مصنوعی می شناسند. تورینگ در سال ۱۹۵۰ میلادی، در مقالهای معیاری برای تعیین میزان هوشمندی رایانه پیشنهاد کرد که پس از آن به آزمایش تورینگ معروف شد. این آزمایش می گوید: «سزاوارترین معیار برای هوشمند دانستن یک ماشین این است که آن ماشین بتواند انسانی را توسط یک پایانه«تله تایپ» به گونهای بفریبد که آن فرد متقاعد گردد با یک انسان روبرو است». تا به حال هیچ برنامهای قادر به موفقیت در این آزمون نگردیدهاست.
او با معرفی ماشین تورینگ، یک مدل ریاضی برای تحلیل تواناییهای ذاتی الگوریتمها بنیان گذاشت. به همین دلیل ماشین تورینگ یکی از عناصر اصلی در نظریه محاسبات و نظریه پیچیدگی است. جالب است بدانید، مهمترین جایزه علمی رایانه به افتخار وی جایزه تورینگ نام گرفته است.
رنه دکارت (René Descartes)
رنه دکارت ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی است که در سال 1596 میلادی در دکارت فرانسه به دنیا آمد و در فوریه سال 1650 میلادی در استکهلم سوئد از دنیا رفت. او از دانشمندان و فیلسوفان بزرگ تاریخ به حساب میآید و پس از مدرسه به تحصیل علم حقوق و پزشکی مشغول شد، اما بسیار علاقه داشت دانشی را فرا بگیرد که برای زندگی سودمند است و به همین دلیل به جهانگردی پرداخت.
پس از مدتی، دکارت به فکر یکیساختن همه علوم افتاد. در شب دهم نوامبر سال ۱۶۱۹ میلادی، او سه رویا دید و آنها را چنین تعبیر کرد که «روح حقیقت او را برگزیده و از او خواسته تا همه دانشها را به صورت علم واحدی درآورد.» دکارت قانون شکست نور را در علم فیزیک کشف کرد و در ریاضیات و هندسه هندسه تحلیلی را بنا نهاد.
دکارت در ابتدا برای دستیابی به معرفت یقینی، از خود پرسید: آیا اصل بنیادینی وجود دارد تا بتوانیم بدون هیچ شکی همه دانش و فلسفه را بر آن بنا کنیم؟ برای این منظور، دکارت لازم دانست به همه چیزشک کند. همین باعث شد در دانستههای خود تجدید نظر کند. این شک های مشهور دکارت تا جایی پیش رفت که به وجود جهان خارج نیز شک کرد و گفت: از کجا معلوم که من در خواب نباشم؟ شاید این طور که من حس یا فکر میکنم یا به من گفتهاند، نباشد و همه اینها مانند آنچه در عالم خواب بر من حاضر میشود، خیالات محض باشد! اصلا شاید شیطانِ پلیدی در حال فریب دادن من است و جهان را به این صورت برای من نمایش میدهد؟
اما او سر انجام به اصل تردید ناپذیری که به دنبالش بود، رسید. این اصل این بود: من میتوانم در همه چیز شک کنم، اما در این واقعیت که شک میکنم، نمیتوانم تردیدی داشته باشم. بنابراین شک کردن من امری یقینی است و از آنجا که شک، یک نحوه از حالات اندیشه و فکر است، پس واقعیت این است که من میاندیشم. چون شک میکنم، پس فکر دارم و چون میاندیشم، پس کسی هستم که میاندیشم. در نهایت، دکارت این اصل را به این صورت بیان کرد: «من می اندیشم، پس هستم.»
به گفته دکارت، تصور خدا در ذات ماست؛ خدا خودش این تصور را قبل از اینکه به این دنیا بیاییم، در ما قرار دادهاست.
اقلیدوس (Euclid)
اقلیدوس حدود 300 سال پیش از میلادی مسیح زندگی می کرده است و او را پدر علم هندسه می دانند. او یونانی و نویسنده موفقترین کتاب درسی تاریخ، اصول (Elements) است. کتاب اصول ۱۳ مقاله و ۴۶۵ قضیه راجع به هندسه، نظریه اعداد و جبر مقدماتی دارد. در کتاب اصول، اقلیدس همه دستاوردهای پیشینیان در هندسه را گرد آورده و به شکلی نو نظم بخشیده و از خود نیز چیزهایی به آن افزوده است.
هندسه اقلیدسی بر چند اصل ساده و بدیهی استوار است و تمام قضایای هندسی از آنها نتیجه گرفته میشود؛ به گونهای که هر قضیه ثابتکننده قضیه پس از خود باشد. افزون بر هندسه مسطحه، فصلهایی از کتاب هم به جبر، نظریه اعداد و هندسه فضایی اختصاص یافته است.
شیوه ابتکاری اقلیدس در تالیف «اصول» بسیار مورد توجه دیگر ریاضیدانها قرار گرفت و پس از کوتاه مدتی، این کتاب به عنوان مرجع اصلی آموزش هندسه پذیرفته شد. باید بدانید، اقلیدس عکس قضیه فیثاغورث را مطرح کرده است که اگر در یک مثلث مجذور یک ضلع برابر مجموع مجذورهای دو ضلع دیگر باشد، زاویه بین آن دو ضلع، زاویه قائمه است.
گئورگ فردریش برنهارد ریمان (G. F. Bernhard Riemann)
گئورگ فردریش برنهارد ریمان ریاضیدان آلمانی بود که کارهایش در زمینه آنالیز و هندسه دیفرانسیل پایه ریاضی نظریه نسبیت عام شد. او در سپتامبر سال 1826 میلادی به دنیا آمد و در ژوئن سال 1866 میلادی از دنیا رفت.
مهمترین فرضیه ریمان این بود که از یک نقطه فرضی نمیتوان خطی به موازات خط دیگر رسم کرد. این فرضیه اساس هندسه نااقلیدسی را بنیان نهاد. تحقیقات وی در مورد اعداد اول بسیار نیز بسیار جالب توجه است.
ریمان یکی از خوشنام تریم ریاضیدان های مشهور قرن 19 میلادی است.
کارل فردریش گاوس (Carl Friedrich Gauss)
کارل فریدریش گاوس ریاضیدان بزرگ آلمانی است. او به عنوان یکی از برترین ریاضیدانان همه ادوار شناخته شده است و شاید بتوان گفت که برترین آنهاست. به دلیل تحقیقات و دستاوردهای بیمانند و بیشمار گاوس، به او لقب «شاهزاده ریاضیدانها» را دادهاند. گاوس نیز ریاضیات را «ملکه علوم» می دانست.
گاوس در خانوادهای محروم در شهر براونشوایگ در ٣٠ آوریل ١٧٧٧ زاده شد. نبوغ گاوس از دوران کودکی آشکار شد. گفته میشود که هوش سرشار او زمانی آشکار شد که در سه سالگی اشتباهی را که پدرش در محاسبه داراییها بر روی کاغذ انجام داده بود در ذهنش تصحیح کرد. داستان دیگری که درباره هوش بسیار او گفته میشود آن است که آموزگارش، در دبستان، برای سرگرم کردن شاگردان به آنان گفت اعداد بین ۱ تا ۱۰۰ را با هم جمع کنند؛ گاوس خردسال پاسخ درست را تنها در چند ثانیه با به کارگیری یک بینش ریاضیاتی چشمگیر به دست آورد. راهکار او این بود: با جمع کردن دو به دو عبارتها از دو سر فهرست شمارهها، پاسخ هر یک از این جمعها برابر خواهد شد.
در حالی که هنوز یک نوجوان بود، گاوس به اکتشافات چشمگیری دست یافت از جمله روش کمترین مربعات برای اداره دادههای تجربی. در ٣٠ مارس ١٧٩۶ او در سن ١٩ سالگی با نشان دادن اینکه یک ١٧-ضلعی باقاعده توسط پرگار و خطکش نا مدرج قابل رسم است توانست مشکلی را حل کند که ٢٠٠٠ سال قبل از آن فکر اقلیدس را مغشوش کرده بود.
گاوس در رساله دکترا خود قضیه اساسی جبر را اثبات نمود. این قضیه مهم میگوید که هر چندجملهای درجه n، با به شمار آوردن ریشههای تکراری، دارای n جواب است. در ١٧٩٩، گاوس ثابت کرد که C اعداد مختلط یک میدان بسته جبری است. این امر در آن زمان بسیار مهم بود و از این روی قضیه اساسی جبر نامگذاری شده است.
لئونارد اویلر (Leonhard Euler)
لئونارد اویلر ریاضیدان و فیزیکدان برجسته سوئیسی بود. او در آوریل سال 1707 میلادی به دنیا آمد و در سپتامبر سال 1783 میلادی نیز از دنیا رفت. او یکی از برجستهترین ریاضیدانان سده ۱۸ و یکی از بزرگترین دانشمندان تمام دوران شناخته شده است.
او کشفهای بسیار مهمی در زمینههای حساب دیفرانسیل و انتگرال و نظریه گراف داشته است. اویلر همچنین اصلاحات مهمی در زمینههای تجزیه و تحلیل ریاضی مانند مفهوم تابع ریاضی انجام دادهاست.
اویلر همچنین برای کارهای خود در مکانیک، دینامیک سیالات، اپتیک و نجوم شهرت دارد.
اویلر همچنان به مطالعات ریاضی خود ادامه میداد و رفقایش او را روح آنالیز ریاضی میدانستند. آراگو در باره اویلر چنین گفتهاست:اویلر با همان سهولتی که انسان نفس میکشد محاسبات ریاضی را انجام میدهد.
اویلر به معنای واقعی یک هندسهدان واقعی بود. در کار او ریاضیات بستگی نزدیکی با کاربرد سایر علوم با مسایل فناوری و زندگی عمومی داشت. در آثار ریاضی اویلر تحلیل ریاضی جایگاه نخست را دارد؛ هفده جلد از مجموعه آثار او در این زمینهاست. او با کشفیات متعدد به تحلیل ریاضی کمک کرد. نحوه عرضه آن در کتابهای درسی خود را منظم ساخت در بنیادگذاری رشتههای متعدد ریاضی نظیر حساب جامع و فاضل تغییرات، نظریه معادلات دیفرانسیل، نظریه مقدماتی توابع متغیرهای مختلط و نظریه توابع خاص بی اندزه کمک کرد. وی بسیاری از قراردادهای کنونی علایم ریاضی را به وجود آورد.
منبع: برترین ها